خستگی روحی
بسم الله
روح خستهی آدمها را فقط نماز شب تسکین میدهد. هر طور شده باید سعی کنی نماز شبهایت را بخوانی! حتی شده اگر قضا بشود.
روح که از دامن خدا جدا بشود خستگی برش غلبه میکند. آن وقت است که هرچه تلاش میکنی به در بسته میرسی! راه را با جاده صاف کن نماز شب هموار کن!
درهای بستهی معنوی باعث بسته شدن درهای روزی است. مادیات آدم به معنویاتش وابسته است. روح که خسته وسر درگم و پریشان شد جسم دست به هر کاری بزند موفقیت بدست نمیآید. اگر میخواهی اوضاع زندگی مادی بر وفق مرادت باشد از مرکب نماز شب پیاده نشو!
همه اینها را میدانیم. اما چرا نمیتوانیم عمل کنیم؟! این خودش سوال جدی است که باید پاسخش را پیدا کرد!
جاهل یا معاند؟!
بسم الله
بعد از برپایی مراسم باشکوه عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام در روز عاشورا؛ تصاویری از بیحجابی مدرن در حال انتشار است که دختران نوجوان و زنان جوان بدون پوشش و با آرایشهای ناهجار در پشت دسته عزاداری مشغول زنجیرزنی هستند. یا در تکایا مشغول خوردن خوراکی هستند.
این حجم از توهین به دین و شخصیت والای حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام؛ توسط این افراد؛ اصلا قابل توجیه و درک نیست.
اگر کسی دوستدار خاندان رسالت و حضرت ابا عبد الحسین علیه السلام باشد باید درک کند خاصیت دوست داشتن این خاندان تاسی به ایشان و اطاعت از ایشان است. دینی که این چنین رهبری دارد باید دستوراتش را درست اطاعت کرد. اگرنه قاتلان حضرت اباعبد الله الحسین علیه السلام مثل همین آدمها؛ مسلمانان بیریشهای بودند که درک نکردند دین اگر دین رسول خداست؛ فرزند او پیشوای این دین است و اساسا نمیتواند خارجی باشد.
پشت حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام را انسانهای عافیت طلب خالی کردند. همانها که از دین فقط چیزی را قبول داشتند که به نفع آنان بود و دنیای آنها را آباد میکرد. گندم ری و پولهای ابن زیاد بود که حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام را به کشتن داد؛ نه یک بیدین کافر غیر مسلمان!
باید از این دختران و زنان پرسید مگر فلسفهی کشته شدن حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام چیزی جز احیاء دین جد مبارکشان بوده است؟ مگر اصل گرفتاری زنان خیام حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام؛ چیزی جز این بود که ایشان از برهنه شدن رویشان ناراحت بودند. از اینکه معجر به سر ندارند عذاب میکشیدند؟! حال این چه عزاداری و دلسوزی برای حضرت ابا عبد الله الحسین است که همراه با برهنگی و سر باز رفتن دختران و زنان جوان ماست؟! مگر نه این است که عاشورا به زودی با همین ترفندها دوباره تکرار خواهد شد؟
این افراد یا واقعا جاهل هستند یا معاند.
اگر جاهلاند باید رجوعشان داد به مقاتل و اصل دین. باید بدانند دستور اکید پروردگار که در آیات قرآن کریم به آن امر فرموده و بدون تردید قابل دفع نیست؛ مسالهی حجاب و پوشش زنان و مردان جامعه است. البته این میانه زنان به خاطر لطافت روح و جسمشان بیشتر باید از خودشان مراقبت کنند.
باید به این زنان جوان و دختران نوجوان گفت هویت یک مسلمان پوشش و ایمان و عدم اختلاط با نامحرم است. باید این مساله را به عنوان یک اصل دینی مورد احترام قرار داد.
حتی اگر این بانوان مسلمان نباشند باید بدانند احترام روضه و عزاداری حضرت سید الشهداء را باید حفظ کنند.
از طرفی بزرگان هیئات عزاداری باید به این نکته توجه داشته باشند و این افراد را یا آگاه کنند یا از تجمع آنها در هیئات جلوگیری نمایند.
اگر این افراد معاند هستند و قصد تمسخر دین و آیین عزاداری حضرت سید الشهداء را دارند باید مراجع قانونی با این امور مقابله نموده و روح جریحه دار شدهی مومنین را التیام ببخشند.
عاشورا خط قرمز ماست. ما با ایادی شیطان بر سر ارزشهای عاشورایی معامله نمیکنیم.
مدیریت اجتماعی در اسلام
بسم الله
حالا خب البته؛ خیلی وقت هست که فرصت خدمت در حسینیهمان نصیب این حقیر سراپا تقصیر نشده. که بنشینم و برای خواهرهای عزیزم در آن حسینیه مکرم؛ سخنرانی کنم.
امروز قصد کردم خودم را به مجلسشان برسانم و اگر فرصتی دست بدهد دربارهی یک موضوعی که چند وقتی است ذهنم را به خودش مشغول کرده صحبت کنم.
من معتقدم در دین اسلام دو نظام برای رتق و فتق امور ایجاد شده که در ضمن آیات و روایات و اعمال ائمه علیهم السلام به آنها به صورت دقیق اشاره شده اما هیچ وقت خود این دو نظام کاری موضوعیت نداشته است.
شاید هم داشته؛ اما الان از چشم ما مغفول مانده. چون گذشتهی اسلام تا عصر ما با این دو نظام خوب پیش رفته اما به ما که رسیده نظام فکریمان هم حتی گسسته شده. این احتمالا همان جایی باشد که کارمان در آن لنگ میزند و گیر افتاده.
به هر حال!
ما وقتی در نظامات حکومتی و کاری و روال فعالیتی در دین اسلام توجه میکنیم؛ به دو نکته برخورد میکنیم.
اول: ولایت که از خدای متعال شروع شده و به رسول خدا صلوات الله علیه و آله و سلم رسیده و بعد امیرالمومنین علی علیه السلام را شامل شده و رسیده تا حضرت حجت بن الحسن العسگری علیه السلام.
دوم: نظام وکالت. که در طی آن حضرات معصومین علیهم السلام به تربیت افراد خاص و توانمند میپرداختند و ایشان را که امین آنها بودند در مناطق مختلف بلاد اسلام میفرستادند تا نمایندهی ایشان در آن شهرها باشند.
این دو نظام در کوچکترین نهادهای اجتماعی هم دیده شده.
در شهرهای کوچکتر علما بر مردم ولایت داشتهاند.
در مساجد اساتید بر مردم ولایت داشتند.
در طایفه؛ بزرگ خانواده بر افراد طایفه ولایت داشته است.
در خانواده؛ پدر و شوهر ولایت دارد.
وقتی پدر نیست؛ مادر ولایت دارد.
حتی وقتی ولی سرپستی برای شخصی یا اموری وجود نداشته باشد؛ حاکم شرع ولی آنهاست و باید از آنها سرپرستی کند.
در طرف دیگر افراد موظف شدهاند تا ولایت این عده را بر عهده بگیرند. البته اگر بر مدار صلاح و رستگاری قدم بردارند.
برای شبکهی وکالت هم همین طور است.
وکیلها درجه و رتبه داشتند. از نزدیکترین علما به حضرات معصومین علیهم السلام شروع میشدند تا روحانی مسجدی در دهات دور افتاده بلاد اسلامی. البته این نمایندگان لزوما در مناصب حکومتی استقرار نداشتند. چرا که اساسا حکومت رسمی در دست امامان معصوم علیهم السلام نبوده. اما امور عبادی و سیاسی مردم را این نمایندگان مدیریت میکردند.
این طور که پیداست شبکه سازی و مدیریت اجتماعی یکی از کارهای مهم تو دین اسلام است.
نظر شما در این باره چیست؟
جامعه کوچک
بسم الله الرحمن الرحیم
تشکیل خانواده اگر به شکل سالمی صورت بگیرد و اخلاق حاکم بر زوجین، صحیح و منطقی و منطبق با اصول شرع، با آنچه خداوند معین فرموده باشد، این پایۀ اصلاح جامعه است و پایۀ سعادت همۀ افراد جامعه است.
امام خامنهای 08/3/1381
??????
✍
اصلاح خانواده اولین قدم برای اصلاح جامعه است. اگر بخواهیم یک جامعهی متمدن متعالی مهدوی داشته باشیم اول از همه باید کوچکترین واحد اجتماعی که خانواده است را سر و سامان بدهیم و متعالی و مهدوی کنیم.
برای رسیدن به این نقطه لازم است اعضای این جامعهی کوچک را بررسی کرده و نیازهای او را بشناسیم و از او شروع کنیم تا اجتماع اولیه انسانی تعالی و رشد پیدا کند.
کوچکترین واحد اجتماعی خانواده است و کوچکترین خانواده از یک مرد و یک زن ایجاد میشود.
زنان به عنوان یک پایهی اصلی این اجتماع از اهمیت بالایی در رشد و تعالی این جامعه کوچک برخوردارند. آنها علاوه بر اینکه عضوی از خانوادهاند تمام مسائل این اجتماع کوچک را بر عهده دارند. از ایجاد آرامش در خانه گرفته تا تهیهی امور مختلف منزل. یعنی رفاه مادی و معنوی خانواده در دست ایشان است.
رسیدگی زنان به امور مربوط به خودشان کمک میکند تا یک جامعه به تعالی مورد نظر خودش برسد.
پالایش نیروهای اطلاعاتی
بسم الله
سخنان تامل برانگیز آقای محسن رضایی درباره پالایش نیروهای امنیتی؛ این روزها سر و صدای زیادی را در محافل داخل و خارج از کشور برپا کرده است.
این که ایشان با توجه به اشراف اطلاعاتی که دارند؛ گاهی وقتها سخنانی را بر زبان میآورند و از پروندههای امنیتی چهره برداری میکنند یک طرف قضیه است و محتوای پیامی که این بار به مخاطبین منتقل نمودهاند یک طرف.
این مساله که نیروهای امنیتی کشور نیاز به یک پالایش و به روز رسانی و تصفیه دارد؛ جای بحث نیست. نام مبارک سربازان گمنام امام زمان علیه السلام بلند مرتبهتر از آن است که خائنین به مملکت را هم شامل بشود و شواهد و قرائن اتفاقات پیش آمده در سالهای اخیر میگوید گافهای اطلاعاتی فراتر از یک اشتباه انسانی بوده است. به نظر میرسد افراد نفوذی در پیکره وزارت اطلاعات در حال از بین بردن دستاوردهای انقلاب اسلامی است.
از منظر دیگر آیا جناب آقای رضایی اجازهی افشای اطلاعات از این دست را دارد؟ آیا باید همهی جهان از گاف اطلاعاتی پیش آمده در واقعه شهادت دکتر فخری زاده و انفجار تروریستی نطنز مطلع شود؟ یا این هم از جمله گافهای اطلاعاتی است که ایشان با این حد از دسترسی به اطلاعات؛ به نشر بیمحابای آنها مشغول است؟
با دیدن این اخبار فقط یک ترس به خاطر از بین رفتنامنیت در دل مردم ایجاد میشود. آگاهی اگرچه خوب است اما گاهی وقتها کسی که نمیداند بهتر زندگی میکند. شاید جای این سخنان در مجامع خصوصی حکومتی و در محضر رهبر عزیز انقلاب یک کار شایسته باشد که قطعا هست. اما اطلاع دادن مردم و جامعهی جهانی از ضعفهای بیشمار و بدون اقماض اطلاعاتی واقعا شایسته نیست.